صفحه شخصی مهسا معتمد   
 
نام و نام خانوادگی: مهسا معتمد
استان: تهران - شهرستان: تجریش
رشته: کارشناسی ارشد شهرسازی
تاریخ عضویت:  1391/06/03
 روزنوشت ها    
 

 شهرسازی مدرن بخش شهرسازی

8
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)

شهرسازی مدرن جنبشی در طراحی شهری‌است که در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی به اوج خود رسید. هدف این جنبش ایجاد اصلاحات فراگیر در حوزه ساختمان‌سازی شهری‌است.


برنامه‌های این جنبش حوزه‌های محلی و ناحیه‌ای شهری را شامل می‌شود. طر‌ های ارائه شده از منظر شهرسازی مدرن، تغییر و تحولات جدید در حوزه شهری، نوسازی شهری و تهیه نقشه حومه شهر را شامل می شود. در تمامی موارد فوق، شهرسازان در طراحی محله‌های شهری طیف گوناگونی از ساختمان‌سازی را به همراه ایجاد شغل، مد نظر قرار می‌دهند.


این دسته از شهرسازان طرح‌های ناحیه‌ای را برای فضاهای باز در نظر می‌گیرند. طرح‌هایی که در آنها از معماری مناسب بهره گرفته‌شده است تا تعادلی میان ساختمان‌سازی و همچنین تحولات شغلی در آن ناحیه برقرار شود. به این معنی نواحی مسکونی با توجه به شغل ساکنانشان طراحی می‌شوند. شهرسازان بر این باورند که چنین رویکردی در شهرسازی باعث می‌شود که مردم ساعات کمتری را در ترافیک سنگین شهری بگذرانند. البته این طرح فواید دیگری نیز دارد که یکی از آنها جلوگیری از گسترش بی رویه و بی‌ضابطه حومه‌ شهر است.


از سوی دیگر برخی از مسائل نظیر، بازسازی تاریخی شهر، احداث خیابان‌های امن و یا اصلاح ترافیکی خیابان‌ها، استفاده از فضای سبز در طراحی محله‌ها و خانه‌ها نیز تحت مقوله شهرسازی مدرن مورد توجه قرار می‌گیرند.



اصول شهرسازی مدرن


بر اساس نظریات طراحان برجسته‌ای نظیر "اندرس داونی" و الیزابت پلاتر زایبرک"، که هر دوی آنها از جمله اعضای موسس کنگره شهرسازی مدرن هستند، محور شهرسازی مدرن بر مبنای طراحی محله‌ها استوار است که خود شامل 13 مولفه مهم است.


1- یک محله یک مرکز با مشخصه‌های واضح است. این گونه فضاهای شهری اغلب شامل یک خیابان مهم، یک میدان و یا یک پارک است. بنابراین ایستگاه حمل‌ونقل شهری باید در این مکان واقع شود.


2- بیشتر خانه‌های مسکونی باید در فاصله‌ای از مرکز یک محله مسکونی قرار داشته‌باشند که ساکنین بتوانند ظرف مدت 5 دقیقه با پای پیاده خود را به آنجا برسانند.


3- در این محله‌ها باید انواع مختلف ساختمان‌های مسکونی احداث شود. از آپارتمان گرفته تا خانه‌های سازمانی و خانه‌های ویلایی. هدف این‌است که ساکنین از پیر گرفته تا جوان، از خانواده‌ها گرفته تا افراد مجرد از فقیر گرفته تا ثروتمند، بتوانند برای خود جایی برای زندگی بیابند.


4- در نواحی حاشیه‌ای هر محله باید فروشگاه‌های مختلفی که نیازهای گوناگون ساکنین محله را برآورده می‌کنند، وجود داشته باشند.


5- بنای اتاق‌های کوچک در حیات خلوت خانه‌های محله مجاز است. ممکن است مالک این اتاق‌های کوچک بخواهد آنرا اجاره‌دهد و یا اینکه از آنها به عنوان کارگاه خانگی خود استفاده‌کند.


6- دبستان‌ها باید آنقدر نزدیک باشند که کودکان دبستانی بتوانند با پای پیاده از خانه‌هایشان به دبستان بروند.


7- فضاهای بازی کوچکی نیز که برای ساکنین قابل دسترسی‌باشند برای هر محله‌ای طراحی می‌شوند. فاصله این فضاها نباید بیش از یک دهم مایل با مجتمع‌های مسکونی فاصله داشته باشد.


8- خیابان‌ها محله‌ها را به شبکه‌هایی در‌هم‌تافته نبدیل می‌کنند. با طراحی مسیر‌های مناسب و مخصوص برای عابران و اتومبیل‌های سواری می‌توان ترافیک را در خیابان‌ها کاهش داد.


9- خیابان‌ها باید با توجه به میزان عبور و مرور در آنها تا آنجا که امکان دارد تنگ‌شده و حتما از ردیفی از درختان در آنها استفاده‌شود. این نوع طراحی باعث می‌شود که ترافیک کاهش پیدا کرده و محیط مناسبی برای عبور و مرور عابران پیاده و همچنین دوچرخه سوار‌ها فراهم شود.


10- ساختمان‌ها نزدیک به مرکز محله باید به خیابان نزدیک باشند تا فضای بیرونی کاملا تعریف شده‌ای بدست آید.


11- وروردی پارکینگ‌ها و گاراژها نباید در خیابان اصلی باشد. بلکه پارکینگ‌ها باید در فضای پشتی خانه‌ها قرار گیرند و دسترسی به آنها نیز باید از طریق کوچه‌ها فرعی باشد.


12- اختصاص فضاهای مهم در قسمت‌های انتهایی خیابان‌ها و یا مراکز هر محله برای احداث بناهای شهری. این امر فضاهایی را برای برگزاری جلسات آموزشی، دینی و یا فعالیت‌های فرهنگی مهیا می‌کند.


13- محله‌ها قرار است خودشان، خودشان را اداره کنند. یک شورای رسمی که درباره مسائلی چون نگهداری، امنیت و تغییرات تصمیم ‌گیری می‌کنند برای اداره محله‌ها مورد نیاز است.


در پایان لازم به ذکر است که شهرسازی مدرن از مهم‌ترین جنبش‌های مربوط به طراحی فضاهای شهری است که در صدد ساختن فضایی بهتر برای همه شهروندان است. این جنبش، حرکتی بین‌المللی است که هدف آن ایجاد اصلاحات در طراحی و ساخت فضای شهری و بالابردن سطح زندگی شهروندان و همچنین بهبود استاندارد‌های زندگی است.




ریشه های معماری مدرن (۳)


- - - مکان جدید

تأمین سکونتگاه جدید برای بشر، چیزی فراتر از برپایی خانه‌های مدرن است. انسان تنها در خانه‌اش «سکنی نمی گزیند»؛ او در کنار همشهری‌هایش در مؤسسات عمومی و فضاهای شهری نیز زندگی می‌کند. از این رو برای تجربه تعلق و مشارکت، شناسایی وسیع و گسترده امری ضروری است.

هدف از این شناسایی ویژگی مکان است، که با ساختارهای طبیعی و همچنین مصنوعی تعیین می‌شود. بنابراین هدف غایی معماری، خلق و محافظت از مکان است. بگذارید تکرار کنم که مکان می‌تواند به عنوان سنتز سازماندی فضایی درک شود و فرم ساخته شده (به طور قیاسی، سکونتگاه، سنتز تشخیص موقعیت و شناسایی است)، و معنای آن با زبان معماری یا سنت نشان داده می‌شود. همچنین می‌توان اضافه کرد که معماری تنها مسئله چگونه و چه نیست، بلکه مسئله کجا نیز هست.

بنابراین، مسئله نهایی ما این است که معماری در خلق مکان‌های رضایت‌بخش برای شیوه جدید زندگی موفق بوده است. با وجود این ، مکان مدرن مکانی است که هویت خاص خود را دارد. البته در عین حال، مکان باید دارای نوعی آشکارگی یا فراخی واقعی باشد که حضور همزمان «مکانهای بیشمار» را نشان دهد.

گفتیم که برخی از ابزارهای لازم برای حل این مسئله ، یعنی تصور جدید از فضا و فرم، قوام گرفته بودند. همچنین خاطر نشان کردیم که این ابزارها برای حل آن وظایف ساختمان که مکان مصنوعی تعیین می‌کرد، مورد استفاده قرار گرفتند. دست آخر این واقعیت را یادآوری کردیم که جنبش مدرن مدت‌ها پیش نیاز به عظمت و منطقه گرایی جدید، یعنی نیاز به فرم‌های نمادین جدید، را تشخیص داد.

اینجا شرایط لازم برای خلق مکان‌های معاصر وجود دارند، و در این میان می‌توان به تلاش‌های بسیار چشمگیر برای حل ملموس این مسئله نیز اشاره کرد. در فصول بعد، درباره «چگونه» و «چه» و «کجا» ی معماری مدرن به تفصیل بحث خواهد شد؛ و نقاط ضعف و دستاوردهای ممکن آن نیز خاطر نشان خواهد گردید.


اما پیش از ادامه بررسی‌ها، اشاره به برخی مخاطرات که رشد این سنت جدید را مانع شدند، اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. به طور کلی آنها پیامد اعتقاد یک بعدی در منطق و دودستگی تفکر و احساسی بودند که ریشه در عصر روشنگری داشت. ظاهراً معماری مدرن قرار نبود به عنوان شقی از فن‌آوری عقلانی عمل کند، بلکه می‌بایست به عنوان مکمل آن در نظر گرفته می‌د.


پیشگامان، جهان جدید را قبول داشتند، اما می‌خواستند بعد هنری آن را که در مرحله ابتدایی آن به فراموشی سپرده شده بود، به آن بازگردانند. برج ایفل تجلی شکوهمند این هدف است. گرچه پیشگامان در کارهای خاص خود موفق بودند،اما شیوه‌هایی را به کار بردند که بی‌نقص نبود. اثر هنری هرگز نتیجه تحلیل منطقی نیست و نمی‌تواند به عنوان آینده‌ای از «شیوه بیان» انتزاعی درک شود.


اثر هنری همیشه بر نگرش یا «انگاره» ای کلی استوار است که به تجمیع عناصری که به طور منطقی تعلقی به یکدیگر ندارند می‌پردازد. هنر اساساً غیرمنطقی است و نمی‌توان آن را با اصطلاحات علمی توصیف کرد. بسیاری از معماران مدرن نما، با انتقال روش‌های علوم طبیعی به معماری، بعد هنری آن را از بین بردند، و زمینه کارشان را به طراحی صرف و ساخت تقلیل دادند.


این تقلیل به طور کلی دو جهت متفاوت را در بر می‌گرفت: یکی از اینها ریشه در اتم گرایی تفکیک ناپذیر از عل تحلیلی داشت. و دیگری از باور علمی به سیستم‌های سامان بخش ناشی می‌شد. در نتیجه معماری مدرن با گسترش زیاد به جلوه‌های نواکسپرسیونیستی یا فرمالیسم نوعقلانی سخت تنزل کرد در هر دو مورد نگرش جدید از دست می‌رود و معماری دشمن زندگی معاصر می‌شود.


منبع : http://omidrasekhdost.blogfa.com




شنبه 16 آذر 1392 ساعت 08:51  
 نظرات    
 
سید ابراهیم موسوی نژاد 22:30 شنبه 16 آذر 1392
0
 سید ابراهیم موسوی نژاد
بسیار جالب
مبینا افضل 12:56 دوشنبه 18 آذر 1392
0
 مبینا افضل
ممنون از لطف شما